خانهای که با نمک، آفتابگردان و «ادرار» ساخته شده!
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۴۰۷۷۶
در یک تعمیرگاه سابق راهآهن در شهر آرل در جنوب فرانسه، فلاسکهایی از جلبکهای سبز رنگ روی قفسهای در حال جوشیدن است؛ در اتاقی که به نظر میرسد تلاقی بین یک آزمایشگاه مدرن و خلوتگاه دم کردن معجون جادوگران است.
به گزارش فرادید؛ همان نزدیکی، یک چاپگر سه بعدی در حال بیرون دادن اشیاء عجیب و غریبی است که از پلاستیک زیستی بر پایهی جلبک ساخته شدهاند، در حالی که نمونههایی از منسوجات رنگ شده با جلبک روی یک قفسه آویزان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر میرسد برخی از دیوارها از کیک برنجی ساخته شدند و برخی دیگر شبیه ویتابیکس هستند، در حالی که برخی از آنها با پوششی از یک ماده غلیظ فرنیطور پوشیده شدند. همگی محصولات جانبی و طبیعی صنعت آفتابگردان محلی، مغز لهشده و الیافی هستند که به عنوان عایق صوتی به کار میروند. در جاهای دیگر دستگیرههای درب ضدباکتری ساختهشده از نمک وجود دارد که از نمکزارهای منطقه برداشت شدهاند. عایق حرارتی از کاه برنج محلی و کاشیهای حمام نیز از خاک رس زباله معدن نزدیک ساخته شدهاند.
حتماً درباره غذای مزرعه تا سفره شنیدهاید! خوب، این معماری مزرعه به ساختمان است: آخرین سلاح کم -کربن در نبرد با بحران آب و هوا. جان بولن، مدیر هنری آتلیه لوما، میگوید: «ما آن را طراحی زیستمنطقهای مینامیم. با در نظر گرفتن اینکه محیط ساختهشده حدود ۴۰ درصد از انتشار CO۲ جهانی را به خود اختصاص میدهد، استدلال بولن اینست که زمان آن رسیده است که از روشهای ساختوساز ارگانیک با منابع محلی استفاده کنیم. ما باید از زنجیرههای تامین استخراجی و جهانیشده به سمت اکوسیستمهای منطقهای مواد حرکت کنیم که به بازسازی محیطزیست کمک میکنند. ضایعات از دید دیگران ضایعات است، اما ما آنها را فرصت میبینیم.»
این آتلیه جدیدترین ضمیمه به Luma Arles است، پردیس وسیع هنر معاصر که توسط مجموعهدار و حامی میلیاردر سوئیسی، ماجا هافمن، وارث ثروت دارویی Roche، ساخته شده است. او این پارک ۱۰ هکتاری را سال ۲۰۲۱ افتتاح کرد و ورودی آن را با یک برج فلزی پیچخورده ساخته فرانکگری در بوق و کرنا کرد. زیر آن، یک گستره بتنی که قبلاً خشک بوده به یک واحه سرسبز تبدیل شده است و گروهی از سولههای قطار قرن نوزدهمی به زیبایی توسط آنابل سلدورف به سالنهای نمایشگاه تبدیل شدهاند. آتلیه آخرین تکه این پازل و بیسر و صداترین قسمت این مجموعه است: ویترینی زنده از زیست-معماری جدید آینده!
طیف وسیعی از دستگیرههای درب نمکی با استفاده از موادی که از مردابهای اطراف تهیه شدند.
هافمن در آرل بزرگ شد، جایی که پدرش، لوک، طبیعتشناس پیشگام برای حفاظت از تالابهای کامارگ منطقه جنگید و صندوق جهانی حیات وحش را تأسیس کرد. او آتلیه لوما را وسیلهای برای ادامه رسالت پدرش میبیند، اما با یک گرایش مولد. او میگوید: «من میخواستم با حفظ منابع طبیعی پیش برم، بدون اینکه یک عامل محافظهکار سبز باشم.»
این فرآیند با نقشهبرداری از منابع، صنایع و محصولات زائد منطقه، شناسایی جریانهایی از مواد و دانش محلی آغاز شد. تیمی متشکل از ۳۰ محقق با سابقهی طراحی محصول، شیمی، جامعهشناسی، زیستشناسی، اقتصاد و مهندسی با بودجهی فراوان هافمن و یک گزارش خلاصه، همه چیز را از رنگ جلبک گرفته تا چرم آفتابگردان بررسی کردند. پس از آزمایش و گواهینامه گسترده، بسیاری از این مواد آزمایشی در ساختمان واقعی مورد استفاده قرار گرفتند. بولن میگوید: «این کار هرگز تمام نخواهد شد، چون از نظر ما یک میدان آزمایشی در حال پیشرفت است.»
دیوارهایی با پانلهای آکوستیک ساخته شده از آفتابگردان.
تبدیل سوله صنعتی سنگی زیبا به خانه آتلیهای با نام Le Magasin Électrique، کار مشترک مجمع جمعی مستقر در لندن و معماران بلژیکی است. آنها در آغاز بر سر این پروژه با هم رقابت کردند، اما به طور غیرمعمولی به این نتیجه رسیدند که بهتر است این پروژه را با هم انجام دهند. حرکت عاقلانهای بود. هر یک از آنها علاقه دیرینهای به استفادهی مجدد از زبالههای ساختمانی دارند: با استفاده از رندر قلوه سنگ در یک محل برگزاری موسیقی در لندن و ساخت بلوکهای فشرده BC از خاک حفاریشده از سایتهای ساختمانی در بروکسل. آنها از طریق این همکاری، کیفیت کار یکدیگر را ارتقا دادند و مکانی جادویی ساختند.
لارنس بکمن توضیح میدهد: «ما خود ساختمان را به عنوان یک معدن دیدیم. دیوارهای داخلی با استفاده از خاک کوبیده طبق دستورالعملی متشکل از زبالههای عملیات تخریب و گرد و غبار سنگ آهک معادن محلی مخلوط با خاک رس سفید برای پرداخت بتنمانند ساخته شد.
هر سطحی نشان میدهد چگونه ساخته شده است. دیوارها به صورت تودههای یکپارچه و درهم تا سطح طبقه اول قرار گرفتند و لایههای فشرده آنها مانند سنگهای رسوبی به نظر میرسد. سپس به شکل آجرهای خاکی در بالا ادامه دارند؛ جایی که چیدن بلوکهای کوچکتر با دست آسانتر است. یک وضوح مدل مانند در نحوه کنار هم قرار گرفتن قطعات وجود دارد (عملکرد دیگری از نحوه طراحی پروژه).
جو هالیگان میگوید: «ما تمایل داشتیم با مدلهای بزرگ ارتباط برقرار کنیم تا موانع را دور بزنیم. به همین دلیل، نتیجه نهایی به نوعی شبیه یک ماکت بزرگشده است.» حق با اوست: جزئیاتی مانند تیرهای سردر و پلکانهای درشت، با اتصالاتی شبیه میخپرچهای قلمبه، حال و هوای خانه را شبیه خانههای عروسکی غولپیکر کرده است. ماریا لیسوگورسکا توضیح میدهد که چگونه این گالری چوبی از دفتر تئاتر «لینا بو بردی» در سائوپائولو الهام گرفته است و به ردیفی از کارگاههایی که ساختار چوبی آنها با رنگ طبیعی نیلی عمیق آغشته شده بود، جلوهای نمایشی داده است.
«ما خود ساختمان را به عنوان یک معدن معدن میدیدیم» … موزاییک سقفی
نیل یکی از گیاهانی است که در باغ رنگارنگ بیرون رشد میکند، همراه با کاکتوسهایی برای پرورش حشرات کوچینی که از رنگ قرمزشان استفاده میشود و همه با آب خاکستری بازیافت شده آبیاری میشوند، همینطور آب زرد مستراحهای جداکننده ادرار که با رعایت نکات ایمنی از طریق حوضچههای جلبک فیلتر میشود.
برای افتتاحیه، آزمایشهای آتلیه در زمینه کیمیاگری مواد روی میزهای کارگاه نمایش داده میشود. آزمایشی که وسعت آن شگفتانگیز است. الیاف برنج به شکل طناب بافته شدند تا برای کاهش فرسایش ساحلی، منسوجات زمینی ایجاد کنند. گونههای مهاجم، مانند فالوپیا جاپنیکا به پانلهای لانه زنبوری تبدیل شده و برای ساخت مبلمان با سایر الوارهای مهاجم روکش شدند.
به علاوهی دستگیرههای درب ضدمیکروب، نمک با فرو بردن آرماتورهای سیمی در مردابها به مدت چند هفته به آباژور و پانل پوششی تبدیل شده است. برخی از ۵۰۰۰ تن زباله خاک رس که معدن شن و ماسه در ماه تولید میکنند، به سرامیک تبدیل میشود. به گفته محققان، تنها ۵ درصد از کل کاه برنج تولید شده در فرانسه، برای عایقسازی تمام ساختمانهای این کشور کافی است.
ساخت عایق حرارتی با استفاده از کاه برنج
اگرچه این آتلیه ریشه در کامارگو دارد، اما جاهطلبیهای آن بینالمللی است و اصول زیست منطقهای خود را در زمینههای دیگر به کار میگیرد. فلسفه بولن این است: «مواد سنگین هستند، بنابراین باید محلی بمانند. مردم و ایدهها سبک هستند، پس باید سفر کنند.»
این پروژهها شامل همکاری با زنان مصری برای ساختن کفشهای بدون چسب با استفاده از برگهای بافتهشده خرما و پشم موی شتر است. در امارت شارجه، تیم در حال کار روی تهویه مطبوع طبیعی با استفاده از بلوکهای سرامیکی آغشته به آب است که به گفته طراحان میتواند دمای هوای داخل خانه را تا ۸ درجه از طریق تبخیر کاهش دهد.
بسیاری از این مشارکتها با انگیزههای مالی همراه است. اگرچه بیشتر بودجه را Hoffmann تأمین میکند، اما این آتلیه به عنوان مشاور برای ایجاد درآمد نیز فعالیت میکند.
آزمون واقعی این خواهد بود که آیا آتلیه میتواند بر تولید جریان اصلی تأثیر بگذارد، فراتر از حوزه آزمایشات گالری و محصولات لوکس سفارشی؟ شاید برخی از حمایتهای هافمن بتواند به سمت یک پروژه نمونه مسکن اجتماعی یا دانشگاهی برای تربیت نسل جدیدی از سازندگان طرفدار محیط زیست هدایت شود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ساخت خانه قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ساخته شده تبدیل شده دیوار ها ساخته شد شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۴۰۷۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای حسن فتحی! تکلیف ما با آخرین ساخته شما دقیقا چیست؟
آفتابنیوز :
فیلم «مست عشق» بالاخره پس از حواشی فراوان اکران شد و در نخستین روز نمایش عمومی خود، یک رکوردشکنی سهمگین از خود به جای گذاشت و توانست با جذب ۵۱ هزار مخاطب، رکورد فروش روز نخست سینما را از آن خود کند. مجموع فروش این فیلم برای روز نخست، ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بوده است.
آخرین ساخته حسن فتحی یکی از مهمترین فیلمهای چند سال اخیر است که حاشیههای زیادی در اطراف آن شکل گرفت و حالا بعد از چند سال رنگ پرده دیده است. یکی از پروژههای مهم و بینالمللی سینمای ایران درباره شخصیت محبوب عارفان و صالحان مولانا جلالالدین محمد بلخی. در ادامه مروری داریم بر متن و حاشیه و اطلاعات فیلم مست عشق.
بازیگران و عوامل فیلم مست عشق
یکی از ویژگیهای جذاب فیلم مست عشق ترکیب حضور بازیگران آن است. از ستارگان مطرح سینمای ایران و ترکیه همگی در این اثر سینمایی دور هم جمع شدهاند و میتوان این فیلم را یکی از مهمترین و پرستارهترین آثار سینمایی چند سال اخیر دانست؛ پارسا پیروزفر بازیگر مطرح و محبوب سینمای ایران در نقش مولانا بازی میکند و شهاب حسینی نیز در نقش شمس تبریزی با گریمی متفاوت و دیدنی در این اثر حضور دارد. حسام منظور دیگر بازیگری است که یکی از نقشهای اصلی این فیلم یعنی شخصیت حسامالدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا) را بر عهده گرفته است.
بوراک توزکوپاران بازیگر مطرح سینمای ترکیه در نقش سلطان ولد (پسر بزرگ مولانا) حضور دارد. بوران کوزوم دیگر بازیگر مطرح ترکیه است که نقش علاءالدین (پسر مولانا) را بازی میکند. اما شاید یکی از مهمترین چهرههای این فیلم هانده ارچل ستاره تلویزیون و سریالهای ترکیه است که در مست عشق در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا) حضور یافته است. بنسو سورال در نقش مریم، سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)، ابراهیم چلیکول در نقش اسکندر و خالد ارگنچ ستاره مطرح ترکیه که پیش از این در سریال دیدنی حریم سلطان بازیگر نقش محوری بود در نقش پدر مولانا، از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
مهران برومند تهیهکننده این اثر است که با سرمایهگذاران کشور ترکیه این فیلم را تولید کرده و تمامی تصاویر در کشور ترکیه ضبط شده است. فاهیر آتاک اوغلو آهنگساز آثاری همچون عمر و حریم سلطان، آهنگسازی موسیقی فیلم را بر عهده داشته و علیرضا قربانی موسیقی تیتراژ آن را اجرا کرده است.
خلاصه داستان
داستان فیلم مست عشق بخشی از زندگی «مولانا» و «شمس تبریزی» در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری را به تصویر میکشد. این فیلم دربارهی رابطه «مولانا» با «شمس تبریزی» و عشقی که او نسبت به «شمس» داشت و تأثیر فراوان او بر زندگی و اشعار «مولانا» و عشق و ارتباط او با خدا و عرفان را به تصویر میکشد.
پرسش بزرگی که مست عشق مطرح میکند
صفحه اینستاگرامی فیلمتو که اخبار حوزه سینما را پوشش میدهد درباره ساختار فیلم مینویسد: آیا «مست عشق» سخنی تازه در باب یکی از رازآلودهترین روابط انسانی دارد؟ آیا سازندگان، مخاطب را به نکاتی مگو، ارجاع میدهند؟ پاسخ منفی است. پس چرا باید «مست عشق» را دید؟ به این دلیل که فیلم دارای هویتی مستقل است و خوانش مخصوص به خود از سوژه را دارد. وانگهی، یکی از کارکردهای سینما، تصویری کردن شنیدهها و خواندهشدهها است؛ حتی اگر حرفی تازه نداشته باشد.
مهم این است که حالا، در ویترین سینمای ایران فیلمی وجود دارد که فرازهایی از زندگی شمس و مولانا به همراه اتفاقات زمانه را تبدیل به یک روایت سرگرمکننده، با چاشنی قصه، فضاسازی، موسیقی، بازیهای خوب و ... کرده. تازه، در حد توان، تلاش کرده منصف باشد و از قدیسسازی و تاکید اغراقآمیز بر جغرافیا (ایرانی بودن مولانا) بپرهیزد. چون هدف اصلی فیلم همانی است که بارها شمس بیان میکند: «عشق یا تکلیف؟» و آنچه مولانا را از مرحله زهد به عرفان میرساند، رهایی از قید تکلیف و راهی شدن در وادی عشق است.
روایتی عامهپسند با حضور کمجانِ مولانا
الهه آرانیان در روزنامه خراسان مینویسد: در «مست عشق» حضور مولانا در قامت یک شاعر و عارف را خیلی کم رنگ خواهید دید و بیشتر روایت عاشقانه و معمایی از سرگذشت شمس تبریزی و اینکه چه بر سرش آمده و مرده یا زنده بودنش، شما را درگیر خواهد کرد. رفت و برگشت بین گذشته و حال و روایت آن چه قبلاً اتفاق افتاده و پل زدن به سمت آنچه در زمان حال رخ داده، به جذابیت فیلم کمک کردهاست. در روزگارِ مصادره مفاخر و بزرگان ایرانی، تأکید بر ایرانیبودن مولانا و زادهشدن او در بلخ و نیز زبان استوار فیلم نامه و استفاده از زبان رسمی فارسی در «مست عشق» شایسته تحسین است.
تیتراژ پایانی فیلم با صدای علیرضا قربانی و آهنگ سازی حسام ناصری از دیگر نقاط قوت آن است که در چند روز گذشته در فضای مجازی با بازخورد خوب مخاطبان همراه بودهاست. طراحی صحنه و طراحی لباس شخصیتها نیز متناسب با روزگار مولانا در قرن هفتم هجری است. عده قابلتوجهی از مخاطبان هم به تدوین فیلم انتقاد کردهاند. به هر حال «مست عشق» را با همه کموکاستیهایش باید دید و امیدوار بود که زندگی دیگر چهرهها و بزرگان فرهنگ و ادبیات این سرزمین هم به تصویر کشیده شود.
نظر کاربران چیست؟
آیدین سیارسریع: ساختن فیلمی درباره مولانا کار سختیه. اگه روی سیر و سلوک و تحول درونی مولانا تمرکز بشه جذابیتی برای مخاطب سینما نداره. از طرفی اگه کشمکش بیرونی اضافه و پرداخت هالیوودی پررنگ شه، میشه همین که دوستان زحمت کشیدن. ترکیبی از گیم آو ترونز و کلید اسرار. پس اصلا چه کاریه کلا؟
سوین: فیلم «مست عشق» بنظرم ارزش دیدن داره و جدا از بازیگران موسیقی فوقالعادهای داشت. هرچند میشه انتقادهایی مثل دوبله شدن دیالوگهای ترکی و کم بودن صحنههای شمس و مولانا مطرح کرد. بازیگری هانده ارچل اینبار عالی بود.
پرسفونه: واقعا از مست عشق خوشتون اومد؟ جز بازیگر خوشگل و دکور خفن چی داشت واقعا؟
محدثه: هانده ارچل یه استوری از مست عشق نذاشت حداقل بگه آره منم تو این کار بودم، بعد ما کم مونده رو تیشرتمون پوستر مست عشق رو چاپ کنیم چرا، چون ایران بعد عمری با یه کشور خارجی کار داده بیرون. ترکیه اونقدرا که باید و شاید خارجی نیست از هیجانت کم کن ایرانی.
مهرو: یه جوری از مست عشق بد میگید که آدم جرات نمیکنه بگه خوشش میاد. درسته شاهکار سینمایی نبود، وقتی اینقدر که داره له میشه هم نبود. همینجوری هم فتحی مجبور شده فیلم رو سلاخی کنه.
ماندانا: "مست عشق" رو دیدیم و به نظرم:
۱: بازی شهاب حسینی خوب نبود، حداقل نسبت به بازی ابراهیم چلیکول.
۲: فیلمنامهش خوب نبود، انتظاری که داشتم رو ندیدم، روایتهای سطحی داشت.
۳: جلوههای بصری قشنگی داشت.
۴: اگه کتاب ملت عشق بخونی برات جذابتره؛ که من نخوندمش!
منبع: سایت برترینها